* بيوگرافي مدونا
 
موسیقی
bardiamiri54@yahoo.com
درباره وبلاگ


با سلام خدمت شما دوستان گرامی اینجانب بردیا کاکایی 18 ساله و دانشجوی الکترونیک هستم که به دلیل علاقه شدید به موسیقی حالا چه خارجی باشه و چه فارسی این وبلاگ را ساخته ام و خواننده مورد علاقه ام مرتضا پاشایی هستش
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
جمعه 4 فروردين 1391برچسب:, :: 5:8 ::  نويسنده : بردیا

بيوگرافي مدونا:

 

براي يک ستاره که  به جايگاه مشخصي مي رسد بسيار آسان است که دليل شهرت و تمرکز بر روي شخصيت خود  را فراموش کند. مدُنا چنين ستاره اي است.

او به سرعت در سال 1984 به يک ستاره مبدل شد به همين دليل بسياري از کارهاي زيبا و با کيفيتش گمنام باقي ماندند. قدرداني از کار هاي او بعد از گذشت ده سال بسيار مشکل تر شد همانطور که بحث در مورد  نحوه ي زندگي او از بحث در مورد موسيقي او آسان تر گشت. هرچند که يکي ازبزرگترين موفقيت هاي او مهارت وي در تاثير گذاري بر مردم به وسيله ي موسيقي و فيلم و تبليغات خود در کار با رسانه و عموم است.

مدُنا اولين ستاره زن پاپ بود که برموسيقي و تصاوير خود کنترل کامل داشت. او در سال 1977 با روياي يک رقاص باله  از محل زندگي خود يعني ميشيگان به نيويورک نقل مکان کرد.او به همراه Alvin Ailey که رهبر گروه رقص بود آموزش ديد .  در سال 1979 به عضويت نمايشنامه ي انتقادي پاتريک هرناندز درآمد .يک گروه ديسکو که آهنگ  موفق "به دنيا آمدن براي زنده ماندن "را اجرا کردند.او با هرناند ز به پاريس سفر کرد ودر  آنجا با Dan Gilroy آشنا شد.کسي  که خيلي  زود دوست او شد.به محض بازگشت آنها به نيو يورک اين دو نفر با هم گروه "باشگاه صبحانه "را که يک گروه پاپ و رقص بود شکل دادند.مدُنا در اصل براي اين گروه درام مي زد اما پس از مدتي خواننده ي اصلي گروه شد. در سال 1980 او اين گروه را ترک کرد و با دوست قديمي خود و درام زني به نام" استفان بري" گروه "Emmy" را تشکيل داد.خيلي زود "Bray"و مدُنا از گروه بيرون رفتند و شروع  به کار در  گروه هاي رقص و ديسکو کردند.يک نمونه ي آزمايشي از اين آهنگ ها شخصي به نام Mark Kamins  را که يک تهيه کننده ي دي جي اهل نيو يورک بود را تحت تاثير قرار داد                                                         کامينز اولين کار فردي مدُنا يعني "Everybody"  را توليد کرد که آهنگي موفق دراواخر 1982بود. دومين کار فردي وي "جذابيت  فيزيکي "در سال 1983 يک موفقيت بزرگ ديگر بود. در ژوئن سال 1983 او سومين کار موفق خود يعني "تعطيلات " را که به وسيله ي "Jellybean Benitez" نوشته شده بود را ارائه کرد.اولين آلبوم مدُنا در سپتامبر 1983 با نام خودش منتشر  شد ."تعطيلات "اولين کار او بود که درميان 40 آهنگ موفق در آن ماه قرار گرفت. "خط مرزي "نيز اولين کار او بود که در بين 10 آهنگ برتر در مارس 1984 قرار گرفت وشروع يک رشته ي هفده تايي بود که به طور متوالي در ميان ده آهنگ برتر قرار داشتند.زماني که "ستاره ي خوشبخت "به رده ي چهارم صعود مي کرد  مدُنا شروع به کار بر روي اولين  نقش خيره کننده اي در فيلم "نااميد در جستجوي سوزان" ساخته ي Susan Seidelman کرد.دومين آلبوم او ساخته ي "Niles Rodgers" با نام "مانند يک  باکره" بود که در اواخر سال 1984 منتشر شد.نام آلبوم  در ماه دسامبر در صدر آهنگ ها قرار گرفت و براي شش هفته  اين مکان را حفظ کرد.اين شروع يک سال توفاني براي اين خواننده بود.در سال 1985 مدُنا به يک  فرد مشهور در کل جهان مبدل  شد.پس ازاينکه  "دختر مادي"دو موفقيت در مارس بدست آورد اولين تور خود را با حمايت  "بيستي بوي ز" آغاز کرد."ديوانه براي من" دومين آهنگ موفق او در ماه مارس بود "نااميد در جست و جوي سوزان" در جولاي پخش شد و رکورد دار در فروش بليت شد.

او همچنين  بلافاصله شروع به فعاليت در "يک قرباني مسلم" که از قبل برنامه ريزي شده بود کرد."يک قرباني مسلم" يک درام عشقي با بودجه ي پايين بود که او در سال 1979 در آن بازي کرد. "يک قرباني مسلم "تنها راز مخفي خجالت آور او  نبود که در تابستان 1985 به درون روشنايي کشيده شده بود . دو مجله عکس هايي بدون لباس از او پخش کردند که در سال 1977 از او گرفته شده بود .با اين حال از محبوبيت او به خاطر هزاران دختر نوجوان که به آنها پيرو مدُنا گفته مي شود و او را پذيرفته بودند به هيچ وجه کاسته نشد.

او در اگوست با بازيگري به نام" Sean Penn" ازدواج کرد. ازدواجي بي ثبات که در سال1989به جدايي انجاميد.

مدُنا در آغاز سال 1986 شروع به همکاري با "پاتريک لئونارد" کرد.لئونارد بسياري از آهنگ هاي موفق سال 80 از جمله "زندگي براي گفتن" را که در ژوئن 1986برترين آهنگ ماه انتخاب شد را نوشت. از آلبوم هاي ضبط شده که بيش از دو آلبوم قبلي بلند پروازانه و کامل بود مي توان از " True Blue " ياد کرد که در ماههاي بعد منتشر شد. در آن هم  موفقيت هاي تبليغاتي (در امريکا و انگلستان در رتبه ي نخست قرار داشت و به تنهايي در امريکا بيش از پنج ميليون نسخه به فروش رسيد.) و هم تحسين هاي بيشتري از سوي منتقدين به چشم مي آمد.

                           

"پدر موعظه نکن " چهارمين کار موفق او در امريکا بود. زماني که کار او در موسيقي رو به پيشرفت بود در حرفه ي بازيگري نتايج وحشتناکي با فيلم " Shanghai Surprise" بدست آورد .با بازي مدُنا و"Sean Penn" کمدي تجديد نظر هاي هولناکي را از سوي مردم دريافت نمود که نمود آن به صورت پس دادن بليت ها بود.در آغاز سال 1987 پنجمين کار فردي وي با نام "قلبت را بگشا" به بازار آمد.اين اسم برگرفته از آهنگي در سومين فيلم او يعني "آن دختر کيست" بود و  کاري موفق بود. هر چند که اين فيلم به نوبه ي خود يک بمب فروش بليت بود.

سال 1988سالي نسبتا ساکت براي مدُنا بود. او نيمي از سال را در فيلمي ساخته ي" David Mamet"بازي مي کرد.ضمنا او ريميکس آلبوم "تو مي تواني برقصي" را منتشر کرد.

رجوع به برگه هاي طلاق که او در اغاز سال 1988 پر کرده است نشان دهنده ي آن است که  او از "Penn "در آغاز سال 1988جدا شد."مانند يک دعا " که در بهار 1989پخش شد زيباترين آلبوم او بود . آميزشي از پاپ و راک و رقص. اين البوم پيروزي ديگري مانند "خودت را ابراز کن" . "گرامي داشتن" و "Keep It Together" بود. در اوريل 1990 او تور بزرگ خود را آغاز کرد که تا پايان سال ادامه داشت."رسم" نخستين آهنگ ماه مه بود که پرده ي نمايش را براي  بازي او در فيلم "ديک تريسي" ساخته ي Warren Beatty آماده کرد.اين موفق ترين فيلم وي از زمان "نااميد در جست و جوي سوزان "بود. مدُنا زيباترين البوم خود "The Immaculate Collection"را در پايان سال منتشر کرد.اين مجموعه در برگيرنده ي دو آهنگ جديد و سينگل "عشقم را تصديق کن" بود . دومين آهنگ جديد "نجاتم ده" به عنوان بالاترين شروع کار به وسيله ي يک هنرمند زن در تاريخ امريکا انتخاب شد . "راستي يا شهامت"مستندي از تور بلند پروازانه ي او بود که موج مثبتي داشت و در بهار 1991 فروش زيادي کرد.

مدُنا در تابستان 1992 با قطعه ي "اينجا قبلا زمين بازي من بود"از فيلم       "A League of Their Own" دوباره به صحنه بازگشت .فيلمي که مدُنا را در قسمتي کوتاه نشان مي داد.

يک کتابچه کوچک گران قيمت که عکس هاي زيادي از خود او وچندين مدل و نيز افراد مشهور ديگري چون ايزابلا روسليني ، بيگ ددي کان ، نائمي کمپبل و وانيلا ايس.اين مجموعه با برخورد شديد مردم مواجه شد اما باز هم از فروش بيش از دو ميليون نسخه اي آلبوم همراه آن يعني "نوشته هاي عاشقانه" جلوگيري نکرد. "قصه هاي زمان خواب "دو سال بعد روانه ي بازار شد و نسبت به "نوشته هاي عاشقانه" بسيار آرامتر بود .در ابتدا آنقدر عالي به نظر نمي رسيد  و اين باعث شد که برخي از منتقدين نام "سابق" را بر آن بگذارند.هر چند که آلبوم هنوز هم  بيشترين فروش را داشت. "تعظيم کن " آهنگي بود که مکان خود را براي هفت هفته ي متوالي در صدر حفظ کرد.همچنين "بي جرک" که در رده ي چهلم نيز قرار نگرفت.به دنبال ان "سرشت انسان" نيز به رده ي چهلم سقوط کرد.هرچند که "قصه هاي زمان خواب" هفتمين آلبوم او بود که به فروشي بيش از 300000نسخه دست يافت.

در آغاز سال 1995 او با صحبت راجع به نقشي در "Evita" که فيلمي از "Andrew Lloyd Webber" بود مشغول ساختن تصويري زيرکانه از خود شد.بازگشتن از آلبوم هاي "نوشته هاي عاشقانه" و "قصه هاي زمان خواب" او خود را يک تحصيل کرده ي باهوش و گران قيمت نشان داد و ترکيب "چيزي براي بياد آوردن" حقيقتا در خور نقشه ي او بود که در پاييز 1995منتشر شد. آلبوم او دربرگيرنده ي قطعات رمانتيک بود تا شنوندگان بالغ را خرسند سازد. زماني که فيلم تمام شد او اعلام کرد که باردار است و دختر او لوردس در اواخر  1996درست در زمان پخش "Evita" به دنيا امد. اين فيلم انديشه ي مثبت همگاني را به دنبال داشت و باعث شد تا او نامزد دريافت اسکار شود و در نتيجه  برنده ي (گلدن گلاب) به عنوان بهترين بازيگر زن شود اما نه نامزد جايزه ي اسکار . هرچند آهنگ "Evita" به همراه رقص "آرژانتين برايم گريه نکن" و "بايد مرا دوست بداري " آهنگي موفق و زيبا بود .در سال 1997 او با ويليام اربيت که يک تهيه کننده بود بر روي آلبوم ديگري شروع به کار کرد. "پرتو نور" کاملا تحت تاثير الکترونيک و تکنو و موزيک رقص  قرار گرفته بود. او به خاطر به روز کردن رقص کلاسيک خود تجديد نظر فوق العاده اي را کسب کرد.در حدود يک ماه اين آلبوم به بهترين آلبوم او از زمان "مانند يک دعا" تبديل شد. پس از دو سال او با "موسيقي " بازگشت که او را دوباره با اوربيت پيوند داد.

در سال 2000 دومين فرزند او "روکو" (بچه ي فيلمسازي به نام " ريچي" ) به دنيا آمد. آن ها در پايان سال با هم ازدواج کردند. با وجود ريچي کارگردان و مدُناي بازيگر فيلم "ويران شده" در سال 2002 به بازار امد. اين فيلم  به سرعت کاهش فروش بليت داشت و يکي از کم ارزش ترين فيلم هاي سال بود. آلبوم سال 2003 او "زندگي امريکايي" کمي بهتر بود اما چندان موفق نبود. در همان سال او کتاب  موفق گلهاي رز انگلستان را براي کودکان چاپ کرد.

"اعتراف در سالن رقص " را که در سال 2005 منتشر شد را مي توان بازگشت او به موسيقي دانست. اين آلبوم در صدر بيلبورد قرار داشت و به همراه توري جهاني در سال 2006 بود.يعني همان سالي  که "مي خواهم رازي را به شما بگويم" به بازار آمد !
 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





.: Weblog Themes By Pichak :.


موضوعات




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 52
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 58
بازدید ماه : 57
بازدید کل : 74793
تعداد مطالب : 34
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

*